ریز نگار مرصوص

خوش اومدین. میدونین ریزنگار یعنی چی؟به اون عکسی میگن که میکروسکوپ از نمونه میگیره

خوش اومدین. میدونین ریزنگار یعنی چی؟به اون عکسی میگن که میکروسکوپ از نمونه میگیره

منزل نومبارک

پنجشنبه, ۷ دی ۱۳۹۱، ۱۲:۳۷ ب.ظ
رب یسر و لا تعسر

س ل ام علیکم

خیلی ازتون ممنونیم که تا اینجاهم ما رو همراهی کردین  و خیلی خیلی
                                  خوش اومدین

چیزهایی که نباید یادمون بره رو سر دفتر ایجا هم با تیتر درشت مینویسیم:

ماقراره توی این وب با یه جمله شارژ بشیم و اون اینه
 انهایی که راه دراز وقته کم را فهمیده اند        میدانند که باید خود را زیاد کنند

و سفارش دوستمون رو هم یادمون نرفته که دراین وب کلیشه ای حرف زدن مطلقا
                                     ممنوع
و ببینیم خاطی رو جریمه نقدی میکنیم.

                        پس یاعلی 
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۰/۰۷
کاتب سپهر

نظرات  (۳۳)

سلام 
خداقوت
پاسخ:
سلام از ماست،

شما بیشتر
خانم دکتر میگم از همین الان دست خطتتون دکتری شده هااا
پاسخ:
سلام علیکم
ما ازهر فرصتی برای تمرین دکتر شدن استفاده میکنیم اینم مثال عینیش دیگه.
منزل جدید مبارک دسته گلای توی گلفروشی تقدیم به دوستای خوب معینی
اگه برا چیدن اسباب واثاثیه کمک خواستی در خدمت گذاری اماده ایم
پاسخ:
سلام
ممنون که به روزی و هوای ما رو داری.

شماخودتون صاحب خونه این ،هرجا یی رو که  بد چیدیم ،بهمون بگین
۱۰ دی ۹۱ ، ۱۲:۱۱ هوالحکیم
سلام
وب جدید مبارک
پاسخ:
سلام علیکم
خیلی ممنون،تشکر
سلام منزل نو مبارکه ان شالله که فقط استفاده ازمحصولات داخلی توی فضای مجازیی نباشه من الان یکی ازدغدغه هام همینه که ان شالله وسایل زندگیم همش ساخت ایران باشه ونخوام کالای خارجی رو وارد زندگیم کنم یاحق
پاسخ:
سلام علیکم
ممنونم
انشا الله که کیفیت ها اینقدر بالا میره که دیگه هیچ کس راغب به خریدن اجناس خارجی نیست
مثل اینجا(بیان )که اینقدر عالیه ما دیگه حاضر نیستیم برگردیم بلاگفا

سلام

خسته نباشید دوست عزیز

وبلاگ نو مبارک امیدوارم پاینده باشید

پاسخ:
سلام علیکم
خسته نیستیم
ممنونم از اینکه بهمون سر زدید
سلام من اماده ام به سوالا جواب بدم انتخاب سوالش باخودتون من اماده همکاریم .       یاعلی
پاسخ:
سلام علیکم
خوش اومدین
به این میگن تنوع از شما انخاب از ما خیلی ممنونم
اگه سوال 12و16 رو لطف کنین برین دنبالش  به قول یکی از دوستان یه دنیا ممنون
یا علی
۲۰ بهمن ۹۱ ، ۰۹:۱۵ بنیان مرصوص
سلام
لطفا رمز عبور پست سوالات را در وب جنبش برای بنده بفرستید
پاسخ:
سلام علیکم
چشم انجام شد
سلام
به روزم با 
آیا واقعا ما اشتباه کردیم؟!!
خوشحال می م تشریف بیارید...
پاسخ:
سلام علیکم
واقعا شرمندتونم ،واقعا سرم شلوغه کم سعادتی ماست،چشم اومدم

سلام  خواهر وب جدید مبارک!!

نمیدونم شما کی می خوای دست از سر این رنگ بنفش برداری؟

پاسخ:
سلام
مگه بنفش بده؟
تازه خواهر بنده با این قالب های بیان مشکل دارم
شما یکی پیشنهاد کن من همون رو میذارم.این خط / اینم نشون*
راستی رفیق من هرچی سعی کردم نتونستم به وب شما سر بزنم با اون ادرسی که دادین یه سایت دیگه باز میشد

سلام عزیز اینم آدرسم:http://hovalhai.sepehrblog.ir/

پاسخ:
سلام علیکم
چشم ممنون
یا علی

سلام

جدا به این نتیجه رسیدم که رنگ بنفشو خیلی درست داری نه؟؟؟

روانشناسیشو نمیدونم اگه متوجه شدی به ماهم بگو.

موفق باشی.

یاعلی

پاسخ:
سلام
بله من بنفش خیلی دوست دارم.

داستان عشق ، ثروت ، موفقیت . خیلی زیباست

زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید.
به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.»
آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.»
آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم.»
عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد.
شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.»
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمی شویم.»
زن با تعجب پرسید: « چرا!؟» یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت است.» و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقیت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.»
زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولی همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟»
فرزند خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد:« بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود.»
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت:« کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.»
عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید:« شما دیگر چرا می آیید؟»
پیرمردها با هم گفتند:« اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم هست! »

آری… با عشق هر آنچه که می خواهید می توانید به دست آوردید

کار خدا:

 

حکایت است که پادشاهی از وزیرخدا پرستش پرسید:
بگو خداوندی که تو می پرستی چه می خورد، چه می پوشد ، و چه کار می کند و اگر تا فردا جوابم نگویی عزل می گردی.
وزیر سر در گریبان به خانه رفت .
وی را غلامی بود که وقتی او را در این حال دید پرسید که او را چه شده؟

و او حکایت بازگو کرد.

غلام خندید و گفت : ای وزیر عزیز این سوال که جوابی آسان دارد.

وزیز با تعجب گفت : یعنی تو آن میدانی؟ پس برایم بازگو ؛ اول آنکه خدا چه میخورد؟

- غم بندگانش را، که میفرماید من شما را برای بهشت و قرب خود آپفریدم. چرا دوزخ را برمیگزینید؟

- آفرین غلام دانا.

- خدا چه میپوشد؟

- رازها و گناه های بندگانش را

- مرحبا ای غلام

وزیر که ذوق زده شده بود سوال سوم را فراموش کرد و با شتاب به دربار رفت و به پادشاه بازگو کرد

ولی باز در سوال سوم درماند، رخصتی گرفت و شتابان به جانب غلام باز رفت و سومین را پرسید.

غلام گفت : برای سومین پاسخ باید کاری کنی.

- چه کاری ؟

- ردای وزارت را بر من بپوشانی، و ردای مرا بپوشی و مرا بر اسبت سوار کرده و افسار به دست به

درگاه شاه ببری تا پاسخ را باز گویم.

وزیر که چاره ای دیگر ندید قبول کرد وبا آن حال به دربار حاضر شدند

پادشاه با تعجب از این حال پرسید ای وزیر ای چه حالیست تو را؟

و غلام آنگاه پاسخ داد که این همان کار خداست ای شاه که وزیری را در خلعت غلام

و غلامی را در خلعت وزیری حاضر نماید.

پادشاه از درایت غلام خوشنود شد و بسیار پاداشش داد و او را وزیر دست راست خود کرد.

پاسخ:
سلام علیکم
خیلی خیلی خیلی ممنونم از توجه و مطالب بسیار زیباتون
،واینکه مارو قابل میدونین،باز هم منتظر مطالب جذابتون هستیم
انشاالله که ماهم خداشناس شویم
۰۳ آذر ۹۲ ، ۲۱:۳۸ سما علیزاده


آیا تا بحال به معنی این جملات فکر کرده اید!!


پر معنی ترین کلمه" ما" است...آن را بکار ببند.

عمیق ترین کلمه "عشق" است...
به آن ارج بنه.

بی رحم ترین کلمه" تنفر" است...از بین ببرش.

سرکش ترین کلمه" هوس" است...بآ آن بازی نکن.

خود خواهانه ترین کلمه" من" است...از ان حذر کن.

ناپ
ایدارترین کلمه "خشم" است...ان را فرو ببر.

بازدارترین کلمه "ترس"است...با آن مقابله کن.

با نشاط ترین کلمه "کار"است...
به آن بپرداز.

پوچ ترین کلمه "طمع"است... آن را بکش.

سازنده ترین کلمه "صبر"است... برای داشتنش دعا کن.

روشن ترین کلمه "امید" است...
به آن امیدوار باش.

ضعیف ترین کلمه "حسرت"است... آن را نخور.

تواناترین کلمه "دانش"است... آن را فراگیر.

محکم ترین کلمه "پشتکار"است...آن را داشته باش.

سمی ترین کلمه "غرور"است... بشکنش.

سست ترین کلمه "شانس"است...
به امید آن نباش.

شایع ترین کلمه "شهرت"است... دنبالش نرو.

لطیف ترین کلمه "لبخند"است...آن را حفظ کن.

حسرت انگیز ترین کلمه "حسادت"است... از آن فاصله بگیر.

ضروری ترین کلمه "تفاهم"است... آن را ایجاد کن.

سالم ترین کلمه "سلامتی"است...
به آن اهمیت بده.

اصلی ترین کلمه "اطمینان"است...
به آن اعتماد کن.

بی احساس ترین کلمه "بی تفاوتی"است... مراقب آن باش.

دوس
تانه ترین کلمه "رفاقت"است... از آن سوءاستفاده نکن.

زیباترین کلمه "راستی"است... با ان روراست باش.

زشت ترین کلمه "دورویی"است... یک رنگ باش.

ویرانگرترین کلمه "تمسخر"است... دوست داری با تو چنین کنند؟

موقرترین کلمه "احترام"است... برایش ارزش قایل شو.

آرام ترین کلمه "آرامش"است...
به آن برس.

عاقلانه ترین کلمه "احتیاط"است... حواست را جمع کن.

دست و پاگیرترین کلمه "محدودیت"است... اجازه نده مانع پیشرفتت بشود.

سخت ترین کلمه "غیرممکن"است... وجود ندارد.

مخرب ترین کلمه "شتابزدگی"است...مواظب پلهای پشت سرت باش.

تاریک ترین کلمه "نادانی"است...آن را با نور علم روشن کن.

کشنده ترین کلمه "اضطراب"است...آن را نادیده بگیر.

صبورترین کلمه "انتظار"است... منتظرش باش.

بی ارزش ترین کلمه "انتقام"است... بگذاروبگذر.

ارزشمندترین کلمه "بخشش"است... سعی خود را بکن.

قشنگ ترین کلمه "خوشروئی"آست... راز زیبائی در آن نهفته است.

تمیزترین کلمه "پاکیزگی"است... اصلا سخت نیست.

رساترین کلمه "وفاداری"است... سر عهدت بمان.

تنهاترین کلمه "گوشه گیری"است...بدان که همیشه جمع
بهتر از فرد بوده.

محرک ترین کلمه "هدفمندی"است... زندگی بدون هدف روی آب است.

و هدفمندترین کلمه "موفقیت"است... پس پیش
به سوی آن

پاسخ:
سلام علیکم
واقعا شرمنده میکنید ما رو بخاطر وقتی که برامون میذارین
 اجرتون با خدا
راستی دوستان توی نظرات خصوصیشون تشکر کردن ازتون ،ماهم مچکریم
هیچ اشکالی هم به طولانی بودن وارد نیست
حق نگهدار
۱۲ آذر ۹۲ ، ۱۶:۴۵ سما علیزاده
دعا برای تقویت اراده 
امام زین العابدین (ع) هرگاه آیه « یا
ایها الذین امنوا اتقوالله و کونوا مع الصادقین (سوره توبه، آیه 119) را
تلاوت می کرد. این دعا را می خواند: «اللهم ارفعنی فی اعلی درجات هذه
الندبه و اعنی بعزم الاراده».


«خدایا مرا به بالاترین درجات این دعوت بالا ببرد، و با عطا کردن اراده ای استوار کمکم کن.»

۱۲ آذر ۹۲ ، ۱۶:۵۱ سما علیزاده
بندگان خاص خداوند رحمان‏،کسانى هستند که با آرامش و بى‏ تکبّر بر زمین راه مى‏ روند؛وهنگامى که جاهلان آنها را مخاطب سازند [و سخنان نابخردانه گویند]، به ملایمت پاسخ مى‏ دهند. فرقان آیه ۶۳
پاسخ:
سلام
تشکر ویژه
اجرکم عندالله
۱۵ آذر ۹۲ ، ۲۰:۲۶ سما علیزاده

امام على علیه السلام:

اِعلَموا اَنَّهُ لَیسَ لِهذَا الجِلدِ الرَّقیقِ صَبرٌ عَلَى النّارِ، فَارحَموا نُفوسَکُم فَإِنَّکُم قَد جَرَّبتُموها فى مَصائِبِ الدُّنیا. أَفَرَأَیتُم جَزَعَ أَحَدِ کُم مِنَ الشَّوکَةِ تُصیبُهُ وَالعَثرَةِ تُدمیهِ وَالرَّمضاءِ تُحرِقُهُ؟! فَکَیفَ إِذا کانَ بَینَ طابِقَینِ مِن نارٍ ضَجیعَ حَجَرٍ، وَقَرینَ شَیطانٍ؟

بدانید که این پوست نازک تحمل آتش را ندارد، پس به خودتان رحم کنید، شما در مصیبت‏هاى دنیا آزمایش کرده‏اید که وقتى خارى به بدن یکى از شما مى‏رود و یا به زمین مى‏خورد و خونى مى‏شود و یا شنهاى داغ پایش را مى‏سوزاند چگونه بیتابى مى‏کند؟! پس، چگونه خواهد بود اگر میان دو لایه از آتش قرار گیرد و هم بسترش سنگ و همدمش شیطان باشد؟!

(نهج البلاغه، خطبه‏183)

۱۵ آذر ۹۲ ، ۲۰:۲۷ سما علیزاده

رسول اکرم صلى الله علیه و آله:

مَنِ اشتاقَ اِلَى الجَنَّةِ سارَعَ فِى الخَیراتِ؛

هر کس مشتاق بهشت است براى انجام خوبى ها سبقت مى گیرد.

(بحارالأنوار، ج77، ص96، ح1)

۱۵ آذر ۹۲ ، ۲۰:۲۷ سما علیزاده

رسول اکرم صلى الله علیه و آله:

اِضمَنوالى سِتّا مِن اَنفُسِکُم اَضمَن لَکُمُ الجَنَّةَ اُصدُقُوا اِذا حَدَّثتُم وَأوفُوا اِذا وَعَدتُم وَاَدُّوا اِذا ئتُمِنتُم وَاحفَظوا فُروجَکُم وَغُضّوا اَبصارَکُم وَکُفّوا اَیدیَکُم؛

شش چیز را براى من ضمانت کنید تا من بهشت را براى شما ضمانت کنم، راستى در گفتار، وفاى به عهد، بر گرداندن امانت، پاکدامنى، چشم بستن از گناه و نگه داشتن دست (از غیر حلال).

(نهج الفصاحه، ح 321)

۱۵ آذر ۹۲ ، ۲۰:۲۹ سما علیزاده

رسول اکرم صلى الله علیه و آله:

اَنا زَعیمٌ بِبَیتٍ فى رَبَضِ الجَنَّةِ وَ بَیتٍ فى وَسَطِ الجَنَّةِ وَ بَیتٍ فَى اَعلَى الجَنَّةِ، لِمَن تَرَکَ المِراءَ وَ اِن کانَ مُحِقّـا وَ لِمَن تَرَکَ الکِذبَ وَ اِن کانَ هازِلاً وَ لِمَن حَسَّنَ خُلقَهُ؛

من براى کسى که بگومگو را رها کند، هر چند حق با او باشد و براى کسى که دروغ گفتن را اگر چه به شوخى باشد، ترک گوید و براى کسى که اخلاقش را نیکو گرداند، خانه اى در حومه بهشت و خانه اى در مرکز بهشت و خانه اى در بالاى بهشت ضمانت مى کنم.

(خصال، ص 144، ح 170)

۱۵ آذر ۹۲ ، ۲۰:۳۲ سما علیزاده

حضرت زهرا سلام الله علیها:

قاریءُ الحدید، و اذا وقعت، و الرحمن، یدعی فی السموات و الارض، ساکن الفردوس؛

تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرحمن در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده می شوند.

(کنزالعمال، ج1، ص582)

۱۵ آذر ۹۲ ، ۲۰:۳۲ سما علیزاده

امام حسین علیه السلام:

أیما اثنَین جَرى بینهما کلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر کانَ سابقة الىَ الجنّة؛

هر یک از دو نفـرى که میان آنها نزاعى واقع و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود.

(محجه البیضاء، ج4،ص 228)

۱۵ آذر ۹۲ ، ۲۰:۴۳ سما علیزاده

امام صادق علیه السلام:

اِنَّ لاِهْلِ الْجَنَّةِ اَرْبَعَ عَلاماتٍ: وَجْهٌ مُنْبَسِطٌ وَ لِسانٌ لَطیفٌ وَ قَلْبٌ رَحیمٌ وَ یَدٌ مُعْطیَةٌ؛

بهشتى‏ها چهار نشانه دارند: روى گشاده، زبان نرم، دل مهربان و دستِ دهنده.

(مجموعه ورام، ج 2، ص 91)

۱۵ آذر ۹۲ ، ۲۰:۴۴ سما علیزاده

امام باقر علیه السلام:

مَن کَفَّ غَضَبَهُ عن النّاس کَفَّ اللهُ عنهُ عَذابَ یومَ القِیامة؛

کسی که خشمش را از مردمان باز دارد خداوند نیز در روز قیامت عذابش را از او باز می دارد.

(جهادالنفس، ح532)

۱۵ آذر ۹۲ ، ۲۰:۴۸ سما علیزاده

اطاعت آتش جهنم از امام علی علیه السلام
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
روز قیامت، «رضوان» (فرشته نگهبان بهشت) و «مالک» (فرشته نگهبان جهنم) نزد من می آیند. مالک می گوید:« خداوند به من فرمان داد که آتش دوزخ را بر افروزم، درهایش را ببندم و کلیدهای آن را به تو بدهم. من نیز چنین کرده‌ام و اکنون تو، ای محمد، کلیدها را بگیر.»
من می‌گویم:« این لطف را از خدا پذیرفتم و حمد برای اوست که بر من منت نهاد.»
آن گاه کلیدهای دوزخ را به علی می دهم.

سپس رضوان می گوید:« خداوند به من فرمان داد بهشت را زینت کنم، درهایش را ببندم و کلیدهای آن را به تو بدهم. اکنون این کلیدهای بهشت!»
من می گویم:« این لطف را از پروردگارم پذیرفتم و حمد از آن اوست که بر من منت نهاد.» و کلیدهای بهشت را نیز به علی علیه السلام می دهم.
آن گاه علی علیه السلام در حالی که کلیدهای بهشت و دوزخ را به دست دارد به کنار دوزخ می‌رود و آن را در دست قدرت خویش می‌گیرد. شعله ها و امواج خروشان آتش سر می کشد. آتش به علی می گوید:« ای علی از کنار من دور شو. چرا که نور تو شراره های مرا فرو نشاند.»

آن‌گاه علی علیه السلام یکایک مردم را نظر می‌کند، به دوستانش اشاره می‌کند و به آتش می گوید: «اینها را رها کن که دوستان منند.» و به دشمنانش اشاره می‌کند و به آتش می ‌گوید:«اینها را بگیر که دشمنان منند.»
با فرمان علی دشمنانش طعمه آتش می شوند و دوستانش رهایی می یابند.
پیامبر در ادامه فرمود:« در روز قیامت، فرمانبرداری و اطاعت جهنم از علی علیه السلام از اطاعت خدمتکاران شما از شما بیشتر است.»

منابع:
  • بحارالانوار، ج 39، ص 204 ----------- مناقب
پاسخ:
سلام علیکم
انشاا... از همه همچنین شما قبول درگاه حق باشه.
باز هم یک دنیا سپاس
خیلی ممنونم از لطفی که به ما دارین
ای کاش.....................
عمل کننده باشیم،نه خواننده یا شنونده
حق نگهدار
۱۷ دی ۹۲ ، ۱۲:۴۶ سما علیزاده
از زندگی هرآنچه لیاقتش را داریم
به ما میرسد نه آنچه آرزویش را داریم.
۱۷ دی ۹۲ ، ۱۲:۵۳ سما علیزاده
به این طبیعت که می نگرم


دوست دارم وقتی خونه میسازم یه اتاق بسازم دونبش تمام شیشه ای باشه وساعت ها به این منظره اندیشه کنم.

به این منظره که می نگرم میگم خدایا  یک بار دیگر فرصت پیداکردم که این طبیعت را ببینم.

     همانطور که آفتاب برف را آب می کند

                    اخلاق نیکو گناه را پاک می کند

 دروغ مثل برف است که هر چه آنرا بغلتانند بزرگتر می شود.

گاهی زیستن دربرف هم زیباست...

                                             به شرطی که برف

                                             قلب کسی باشد که دوستش داری...

1-مسلمانی که صدای اذان را می شنود و نماز را ادا نمی کند پدر من است

2-مسلمانی که اضافه خرجی می کند برادر من است

3-مسلمانی که از امام پیشتر به رکوع می رود پسر من است

4-خانم مسلمانی که با آمدن مهمان اعصاب خرابی می کند مادر من است

5-خانمی که بدون چادر(سر برهنه)میگردد  خانم من است

6- مسلمانی که بدون گفتن بسم الله شروع به خوردن غذا می کند اولاد من است

7-کسی که صلوات بر آل محمد بفرسته نابود کننده من است

8- مسلمانی که خاموش بنتشیند و به کسی چیزی نگوید  دوست من است

9-کسی که به دشمنان اهل بیت رسول خدا و ائمه اطهار لعنت بفرسته نیز دشمن من است

10-مسلمانی که این حرفها را به گوش دیگران برساند دشمن من است

شمام خواستین دشمن شیطان باشین اینو کپی کنین تو وبتون...

البته با ذکر منبع آوای خاک

/
۱۹ دی ۹۲ ، ۱۲:۵۹ سما علیزاده
نامه‌ای از سوی پروردگار به همه انسان‌ها

سوگند  به  روز  وقتی  نور می گیرد  و به شب  وقتی آرام  می گیرد که من نه تو را رها  کرد ه‌ام و نه با  تو دشمنی کرده‌ام.
( ضحی 1-2)
افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به سخره گرفتی.
(یس 30)
و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی.
(انعام 4)
و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو  قدرتی نداشته ام.
(انبیا 87)
و  مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم  شدی که گمان بردی  خودت بر همه چیز  قدرت داری.
(یونس 24)
و این در حالی  بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری.
(حج 73) 
پس چون مشکلات از  بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند و تمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی .
( احزاب 10)
تا زمین با  آن فراخی بر تو تنگ آمد  پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به  سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربانترینم در بازگشتن.
(توبه 118)
وقتی در تاریکی ها  مرا  به زاری خواندی که اگر تو را برهانم  با من می‌مانی، تو را از اندوه رهانیدم اما  باز مرا  با دیگری در عشقت شریک کردی.
(انعام 63-64)
این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و  رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده‌ای.
(اسرا 83)
آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟
(سوره شرح 2-3)
غیر از من  خدایی که برایت خدایی کرده است؟
(اعراف 59)
پس کجا می روی؟
(تکویر26) 
پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟
(مرسلات 50)
چه چیز جز بخشندگی ام  باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟
(انفطار 6) 
مرا  به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را  در  آسمان پهن کنندو ابرها را پاره پاره  به هم فشرده می کنم تا  قطره ای باران از  خلال آن ها بیرون آید و به خواست من  به تو اصابت کند تا  تو فقط  لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود.
(روم 48)
من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد ، و در شب روحت را  در خواب به تمامی بازمی ستانم  تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار   ادامه می دهم.
(انعام  60)
من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می‌دهم.
(قریش 3)
برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگر با هم باشیم.
(فجر 28-29)

۱۹ دی ۹۲ ، ۱۳:۰۹ سما علیزاده
روزی شیطان به سراغ حضرت نوح آمد و گفت : من شیطانم و میخواهم تو را نصیحت کنم ٬ آیا حاضری سخنم را بشنوی ؟

حضرت فرمود بگو میشنوم .

شیطان گفت : ای نوح ۳ نصیحت به تو دارم :

اول اینکه هرگز کبر و غرور نداشته باش که همان غرور سبب شد تا من به آدم سجده نکنم و در نتیجه رانده درگاه الهی شدم .

دوم ای نوح مبادا حرص بورزی که حضرت آدم در نتیجه حرص از بهشت رانده شد . همه ی بهشت و نعمتهای آن بر او حلال بود و تنها یک درخت ممنوع شد او تلاش کرد تا از همان یک درخت ممنوعه بخورد و چون خورد از بهشت رانده شد .

سوم ای نوح مبادا به کسی حسد داشته باشی زیرا حسد سبب شد تا قابیل برادرش هابیل را بکشد و خود را در دنیا وآخرت خوار گرداند .

نوح که سخنان شیطان را مفید تشخیص داده بود پرسید ای شیطان اکنون بگو در چه وقت قدرت و نیروی تئ بر انسانها بیش از اوقات دیگر است ؟

شیطان پاسخ داد : به هنگام خشم و غضب .

آنان که به من بدی کردند مرا هوشیار کردند

آنان که به من انتقاد کردند به من راه و رسم زندگی آموختند

آنان که به من بی اعتنایی کردند به من صبر و تحمل آموختند

آنان که به من خوبی کردند به من مهر و وفا ودوستی آموختند

پس خدایا به همه ی اینان که باعث تعالی دنیوی و اخروی من

شده اند خیرو نیکی دنیا و آخرت عطابفرما..
(شهید چمران)

سید احسان بابا روزنامه می خوند که بچش اومد و بهش گفت:
بابا بیا بازی کنیم.
پدر که حوصله نداشت، یک تیکه روزنامه که نقشه جهان دنیا روش بود رو تکه تکه کرد و گفت فکر کن پازله درستش کن.
چند دقه بعد بچه پازل رو درست کرد.
بابا گفت تو که نقشه دنیا رو بلد نیستی چطور پازل رو درست کردی؟
بچه گفت:
آدمای پشت صفحه رو درست کردم دنیا خودش درست شد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی